پیامدهای بازی تاجوتخت آلتمن: در OpenAI چه میگذرد؟
پیامدهای بازی تاجوتخت آلتمن: در OpenAI چه میگذرد؟
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ – ۱۳:۳۰مطالعه 14 دقیقه
پویش پورمحمد
در دنیای کسبوکار برای اینکه سرمایهگذاران را مجاب کنید تا دروازههای پول خود را بهروی شما بگشایند، اصل ثابتی وجود دارد: تضمین بازدهی و سودآوری بالا. جذب سرمایه با استراتژیها و ترفندهای مختلف اصولاً غیرمنطقی نیست، دستکم نه تا وقتی که به تغییر اهداف و چشمانداز اصلی شرکت منجر نشود و ابعاد بلندمدت آن، صنعتی خاص و حتی مردم را با ریسکهای نامعلوم مواجه نکند.
اما شرکت OpenAI در مسیر توسعه، چنان در عمق سایههای منافع تجاری و قدرتطلبی فرورفته که دیگر بازشناختن آن کار آسانی نیست.
OpenAI با یک مأموریت بشردوستانه راهاندازی شد: کمک به بشریت با «توسعهی هوش مصنوعی قوی یا AGI». اما در طول این مسیر تغییر هویت داد تا به یکی از شرکتهای مطلوب سرمایهگذاران تبدیل شود. شاید هنوز روز موعود جشن سودآوریاش فرانرسیده باشد، اما حالا تضاد دو روی این سکه، مأموریت و ماهیت شرکت، به اوج خود رسیده است.
چند هفته پس از معرفی پروژهی پرسروصدای «توتفرنگی»، جدیدترین مدل هوش مصنوعی که به گفتهی OpenAI در بهترین سطح «استدلال میکند»، شاهد اتفاقاتی هستیم که شاید برای بسیاری از هواداران فناوری غیرمنتظره باشد، اما بیهیچ تردیدی ریشههایی عمیقتر و قدیمیتر دارد؛ اوپنایآی بهروشنی ساختار غیرانتفاعی پیشین خود را کاملاً کنار میگذارد و برخی از ارشدترین پژوهشگران خود را از دست میدهد.
همزمان سم آلتمن مدیرعامل شرکت که مدت کوتاهی به دلیل نگرانیهای آشکار هیئتمدیره و بیاعتمادی آنان اخراج شده بود، بااطمینان هرچه بیشتر به خود، جایگاهش را بهعنوان یکی از قدرتمندترین مردان دنیای فناوری تثبیت میکند.
روز ۲۵ سپتامبر (۴ مهر ۱۴۰۳) میرا موراتی، مدیر ارشد فناوری OpenAI با بیان اینکه «میخواهد زمان و فضای کافی برای مکاشفات شخصیاش داشته باشد» از این شرکت جدا شد. در همان روز، باب مکگرو، مدیر ارشد تحقیقات و بارت زوف، معاون بخش تعلیمات اوپنایآی رسماً اعلام کردند این شرکت را ترک میکنند.
با کنارهگیری مهمترین مدیران و محققان OpenAI، حالا آلتمن خود را را قدرتمندتر از همیشه میداند
فکر میکنید واکنش سم آلتمن به این اتفاقات چه بود؟ او در پستی در شبکهی اجتماعی X، تغییرات رهبری را «بخشی طبیعی از روند رشد شرکتها» خواند. او در توییت خود نوشته بود:
بدیهی است که من تظاهر نمیکنم این اتفاقات ناگهانی طبیعی باشد، ولی ما هم یک شرکت طبیعی نیستیم.
از کودتای OpenAI تا خروج غیرمنتظرهی محققان و کارکنان قدیمی شرکت
بیایید کمی به عقب برگردیم. روند صعودی استعفا و کنارهگیری کارمندان و مدیران ارشد از سال گذشته آغاز شد، یعنی درست پس از اینکه تلاش هیئتمدیره برای اخراج سم آلتمن علناً شکست خورد.
ایلیا سوتسکیور یکی از بنیانگذاران و دانشمندان ارشد OpenAI ماه می این شرکت را ترک کرد. ایلیا همان کسی بود که خبر اخراج آلتمن را به او رسانده بود و علناً از انتقاداتی که قبلتر از او داشت، عقبنشینی کرده بود.
چند روز پس از جدایی سوتسکیور، جان لیک یکی از محققان کلیدی این شرکت استعفا داد و گفت:
فرهنگ و فرایندهای ایمنی اوپنایآی، در سایهی محصولات پرزرقوبرق قرار گرفته و دیگر کسی وقعی به آنها نمینهد.
برای درک عجیب بودن این رفتوبرگشتهای متوالی و کمفاصله، بد نیست جریان کودتای OpenAI را خیلی خلاصه مرور کنیم:
۱۷ نوامبر ۲۰۲۳، هیئتمدیرهی اوپنایآی در آستانهی یکسالگی ChatGPT بدون هیچ مقدمهای سم آلتمن را اخراج کرد و نهتنها دنیای فناوری، بلکه کارکنان جدید و قدیم شرکت را که هیچ ایدهای از وقایع پشتپرده نداشتند، وارد شوک بزرگی کرد.
گرک براکمن رئیس وقت شرکت و یکی از بنیانگذاران، با پشتیبانی از آلتمن و به نشانهی حمایت از او از شرکت خارج شد. اما این پایان راه نبود. پیرو براکمن، سه نفر دیگر از اعضای کلیدی شرکت ازجمله مدیر تحقیقات و رئیس تیم تحلیل ریسکهای هوش مصنوعی OpenAI نیز نارضایتی خود را با استعفا نشان دادند.
اما هنگامیکه ۹۵ درصد از کارکنان شرکت اعلام کردند با رفتن آلتمن، همگی استعفا میدهند، اوضاع واقعاً از کنترل خارج شد. شرکت دچار بحرانی شده بود که حلنشدنی به نظر میرسید.
حمایت ساتیا نادلا از آلتمن در دوران کوتای شرکت، نقش استراتژیکی در بازگشت او به OpenAI داشت
دراینبین میرا موراتی که مدتی بهطور موقت به مدیرعاملی شرکت منصوب شده بود، تلاش میکرد آلتمن و براکمن را به شرکت بازگرداند. او از جمله اعضای هیئتمدیره بود که به اخراج آلتمن رأی داده بود، ولی در همان زمان از تصمیم خود ابراز پشیمانی کرد و در پی جبران اتفاقات برآمد.
از طرف دیگر حمایت همهجانبهی مایکروسافت و شخص ساتیا نادلا از آلتمن رنگ دیگری به اتفاقات داد. نادلا میخواست آلتمن را به استخدام مایکروسافت درآورد و بدین منظور مقام مدیریت ارشد را به او پیشنهاد داد.
نهایتاً پروندهی حیرتآور اخراج آلتمن، با بازگشت او و براکمن به شرکت و کنار رفتن دو نفر از اعضای هیئتمدیره موقتاً خاتمه یافت، اما کمتر کسی فکر میکرد چند ماه بعد، روی تاریک ماه خودش را با ترک تدریجی بسیاری از مغزهای متفکر اوپنایآی نشان دهد.
در این چند ماه تقریباً تمام اعضای هیئتمدیرهای که به اخراج آلتمن حکم داده بودند، بهاستثنای آدام دی انجلو مدیرعامل Quora، استعفا دادهاند و در عوض آلتمن صندلی امن و پولادینی بهدست آورده است.
شرکتی که میخواست آلتمن را بهخاطر شفاف و مورد اعتماد نبودن، کنار بگذارد، تحت رهبری شخص او به پدیدهای کاملاً متفاوت تبدیل شد که زمانی در ذهن هیچکدام از بنیانگذاران نمیگنجید.
شرکتی که دیگر به دنبال کمکهای اهدایی نیست
OpenAI بهعنوان یک آزمایشگاه پژوهشی غیرانتفاعی تأسیس شد و بعداً شرکتی تابعه را با نام OpenAI LP تحت فعالیت و کنترل خود راهاندازی کرد. بازوی انتفاعی شرکت میتواند برای ساخت هوش مصنوعی سرمایه جمع کند، اما شرکت اصلی و غیرانتفاعی طبق مأموریت خود باید اطمینان حاصل کند که هوش مصنوعی قوی به نفع بشریت خواهد بود.
البته هنوز وقتی به صفحهی ساختار هیئتمدیره در وبسایت اوپنایآی مراجعه میکنیم، میبینیم این شرکت در یک باکس بزرگ صورتی روشن تأکید میکند که «عاقلانه است» هر سرمایهگذاری در OpenAI را «با روحیه کمکهای اهدایی» ببینیم و سرمایهگذاران نمیتوانند بهدنبال «سود» باشند.
اما فعالیت بخش LP شرکت را وارد فاز سوددهی «محدود» میکرد و تضمین میداد سرمایهگذاران حداکثر صدبرابر سرمایهی خود را دریافت میکنند، نه بیشتر. سود مازاد باید به بخش غیرانتفاعی تعلق میگرفت تا در مسیر اولویتدادن منافع اجتماعی به منافع تجاری صرف شود.
OpenAI درحالی ۱۵۰ میلیارد دلار ارزشگذاری میشود که هیچ چشمانداز واضحی برای رسیدن به سودآوری ندارد
طبق گزارشها، اوپنایآی درحالحاضر به ارزش بازار ۱۵۰ میلیارد دلار نزدیک شده، یعنی ۳۷٫۵ برابر درآمد برآوردشدهی آن و درضمن، هیچ برگ برندهای هم برای سودآوری روی میزش نیست. درهمینحال این شرکت به دنبال جذب سرمایهی حداقل یکچهارم میلیارد دلاری از شرکتهایی مانند اپل، Thrive و یکی از شرکتهای سرمایهگذاری تحت حمایت امارات متحده عربی است.
در مقام قیاس باید به یاد داشته باشیم که اوپنایآی، نه منابع مالی و نه سوابق تجاری شرکتهایی مانند گوگل و متا را که درحال ساخت مدلهای هوشمصنوعی مستقل خود هستند، ندارد. البته این دو شرکت هر دو سهامی عام محسوب میشوند و مسئولیتهای متفاوتی در قبال بازار سهام دارند.
رقیب واقعی OpenAI را میتوانیم استارتاپ آنتروپیک بدانیم که پس از ارزشگذاری ۴۰ میلیارد دلاری تلاش میکند زمین بازی را نهتنها در بخش محصول بلکه در بخش جذب سرمایه از شرکت آلتمن برباید. البته آنتروپیک از ابتدا شرکتی غیرانتفاعی نبود، ولی در بازار فعلی مدتها است که روح کمکهای اهدایی برایش صرفا شعاری فریبنده نیست.
چرا OpenAI اسیر چالشهای مالی شد؟
ساختار «سود محدود انتفاعی که توسط بخش غیرانتفاعی مدیریت میشود»، حتی در کلام هم مقولهی عجیبی به نظر میرسد. این دقیقاً همان موضوعی است که اوپنایآی را در نقطهی ضعف مالی قرار میدهد. به همین دلیل وقتی اوایل این ماه سم آلتمن به کارمندانش گفت از سال آینده OpenAI به حالت کاملاً انتفاعی تغییر ساختار میدهد، حرف او کاملاً منطقی بود.
در همین هفته بلومبرگ هم گزارش داد که این شرکت شرایط تبدیلشدن به شرکتی عامالمنفعه (مانند آنتروپیک) را ارزیابی میکند و سرمایهگذاران در حال برنامهریزی هستند تا ۷ درصد سهام شرکت را به آلتمن بدهند. آلتمن بلافاصله در جلسهای که با همکارانش داشت، این موضوع را تکذیب کرد و آن را «مضحک» خواند.
آلتمن ادعای رسانهها را درخصوص دریافت احتمالی ۷ درصد از سهام شرکت «مضحک» خواند
همهی این گزارشها ما را به نکتهی مهمی میرساند: تغییر ساختار شرکت به این معنا است که سازمان غیرانتفاعی و مادر OpenAI دیگر کنترلی بر امور نخواهد داشت. چند هفته پس از این گزارشها بود که موراتی و همکارانش شرکت را ترک کردند.
هم آلتمن و هم موراتی ادعا میکنند که ماجرا فقط همزمانی تصادفی اتفاقات است و نه چیزی بیشتر. هر دو میگویند با رفتن مدیر ارشد فناوری، شرکت به رشد خود ادامه میدهد. بااینحال موراتی از مصاحبه با رسانههایی مانند ورج خودداری کرده و حاضر نیست درمورد دلایل کنارهگیری خود، مشروح و شفاف پای صحبت خبرنگاران بنشیند.
شاید عجیب و تأملبرانگیز باشد که تقریباً اغلب محققان این شرکت پس از کنارهگیری، حرف مشابهی را تکرار میکنند: اینکه جدایی آنها نه بهدلیل کدورت و اختلاف، بلکه با تصمیم شخصیشان صورتگرفته است.
فقط ویجک زارمبا یکی از آخرین بنیانگذاران شرکت بود که خروج چهرههای مطرح را به «مشکلاتی که والدین در قرونوسطی با آن مواجه بودند، وقتی از هر ۸ کودک ۶ نفر میمرد» تشبیه کرد.
حتی براکمن رئیس و همبنیانگذار شرکت و بزرگترین حامی سابق آلتمن نیز در مرخصی شخصی بهسر میبرد
درهرحال این تغییرات را میتوان بازتاب کاملی از چگونگی دگرگونشدن رهبری OpenAI از سال گذشته تا به امروز دانست. حتی گرگ براکمن رئیس و همبنیانگذار شرکت که سابق بر این در سختترین شرایط حامی آلتمن بود، از ماه آگوست به مرخصی شخصی رفت و بهاحتمال زیاد تا سال آینده باز نمیگردد.
در همان ماهی که براکمن به مرخصی رفت، جان شولمن یکی دیگر از همبنیانگذاران و رهبران کلیدی شرکت نیز مقام خود در OpenAI را رها کرد تا به شرکت رقیب یعنی آنتروپیک بپیوندد، البته فقط به دلایل شخصی!
شرکتی که دیگر یک آزمایشگاه تحقیقاتی نیست
همانطور که لیک در پیام خداحافظی خود به تولید محصولات پرزرقوبرق اشاره کرد، تبدیل آزمایشگاه تحقیقاتی به شرکتی انتفاعی بسیاری از کارمندان قدیمی و باسابقهی OpenAI را در موقعیتی ناخوشایند قرار میدهد.
چرا؟ واقعیت این است که اغلب نخبگانی که در آغاز کار به اوپنایای ملحق شدند، در اندیشهی تحقیقات عمیق هوش مصنوعی ایمن و بشردوستانه بودند نه تولید و فروش محصولات تجاری برای کسب درآمد.
باتوجهبه اینکه شرکت هنوز یک مجموعهی غیرانتفاعی محسوب میشود، تصور اینکه نسخهی متمرکز بر سودآوری آن چه شرایط بغرنج و مغشوشی بههمراه خواهد داشت، کار دشواری نیست.
آزمایشگاههای تحقیقاتی نسبتبه شرکتهایی که بر مدار درآمدزایی اداره میشوند، مبتنیبر جدول زمانی طولانیتری فعالیت و حرکت میکنند. آنها میتوانند در صورت لزوم معرفی محصول را بهتعویق بیندازند و فشار کمتری را هم برای عرضهی سریع محصولات و مقیاسپذیری متحمل میشوند. مهمتر از همه اینکه این گروه، در زمینهی ایمنی هوش مصنوعی رویکرد محافظهکارانهتری دارند.
OpenAI تجاریسازی هوش مصنوعی و معرفی سریع محصولات را نسبتبه ایمنی آنها در اولویت قرار میدهد
شواهد فعلی نشان میدهد که OpenAI روی عرضهی سریع متمرکز شده، نه محصولات محتاطانه و ایمن. ماه جولای واشنگتنپست به نقل از یک منبع آگاه نوشته بود این شرکت جشنی برای انتشار GPT-4o تدارک دیده، «پیش از اینکه بداند انتشار این نسخه ایمن است یا خیر.»
روز جمعه هم والاستریت در گزارشی نوشت کارکنان این شرکت روزی ۲۰ ساعت کار میکردند و اصلاً فرصتی برای بررسی مجدد کار خود نداشتند. نتایج اولیهی تستها نشان میداد که GPT-4o بهطور کامل به اصول ایمنی پایبند نیست، اما بههرحال این مدل معرفی و منتشر شد.
درهمینحال، محققان OpenAI بهسختی مشغول کار روی چیزی هستند که آن را «گامهای بعدی هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی» میدانند. o1، اولین مدل «استدلالکنندهی» OpenAI، آغاز سری جدید مدلهایی است که شرکت امید دارد بهخلق ایجنتهای هوشمند خودکار منتهی شود.
-
از «ت» تا «ی» پروژه توتفرنگی؛ شگفتانگیزترین مدل هوش مصنوعی OpenAI
این شرکت به طور مداوم ویژگیهای جدید خود را دقیقاً پیشاز رقبا منتشر میکند. برای مثال، این هفته قابلیت صوتی پیشرفتهای را تنها چند روز پیش از متا، که قصد داشت ویژگی مشابهی را در کنفرانس Connect معرفی کند، در دسترس کاربران قرار داد.
سؤال این است که OpenAI دارد به چه پدیدهای تبدیل میشود؟ همهی نشانهها حاکی از این هستند که پاسخ این سؤال، یک شرکت متعارف تکنولوژی تحت کنترل مدیری قدرتمند و پرمدعا است، یعنی دقیقاً نقطهی مقابل هدف اصلی بنیانگذاران از تأسیس آزمایشگاه سابق.
آلتمن درست پس از کنارهگیری موراتی روی استیج Italian Tech Week گفت:
فکر میکنم این یک تغییر و انتقال مثبت برای همهی طرفین درگیر ماجرا است و امیدوارم OpenAI پس از این اتفاق قویتر ظهور کند، همانطور که همهی ما از پس دوران گذار، قویتر میشویم.
دورخیز برای رشد نابهنگام: برنامههای جاهطلبانهی آلتمن تا کجا ادامه دارد؟
زمستان گذشته آلتمن به شرق دور سفر کرد تا با مدیران شرکتهای بزرگ فناوری این منطقه دیدار کند. ظاهراً او تأثیر اولیهی خوبی بر غولهای فناوری نگذاشته، چرا که به گزارش نیویورکتایمز مدیران ارشد TSMC پس از چندین جلسه گفتگو، به رئیس OpenAI لقب «داش پادکستباز» دادند.
درخواست آلتمن از این شرکتها برای راهاندازی ۳۶ کارخانهی جدید تولید تراشه، که هزینهای حیرتآور معادل ۷ تریلیون دلار در پی خواهد داشت، از طرف مدیران تیاسامسی به هیجوجه قابلتوجیه و پذیرش نیست.
آلتمن برای پیشبرد اهداف بزرگ خود به پول و منابع خاورمیانه و کارخانههای تولیدی شرقی امید بسته است
مدیر اوپنایآی در این سفر میخواست برنامههای خود را برای پیشرفت هوش مصنوعی، از طریق کارخانههای تولیدی شرقی، پول خاورمیانه و جلب نظر رگولاتورهای ایالات متحده محقق کند.
منابع نیویورکتایمز میگویند مقیاس سرمایهگذاریهای مورد نظر آلتمن به تریلیونها دلار میرسد، درحالیکه او در بیانیههای اخیر OpenAI مبلغ فوق را «فقط» چندصد میلیارد دلار ذکر میکند، که احتمالاً بیارتباط به بازخوردهای رسانهای نیست. بهعلاوه ساخت کارخانههایی که آلتمن در ذهن دارد، سالها زمان میبرد.
اما رؤیاهای جاهطلبانهی آلتمن دستکم از طرف TSMC به بنبست خورد. شاید آلتمن پس از تلاش سخت و چند ساله برای تبدیلشدن به یکی از نامهای مطرح دنیای فناوری، به چشمانداز و برنامههای توسعهی خود اعتماد زیادی داشته باشد، ولی مشخصاً در جلب اعتماد مدیران سرسخت یکی از برترین شرکتهای تراشهساز جهان، ناکام مانده است.
رئیس TSMC برنامههای آلتمن را به هیچوجه منطقی و قابل توجیه نمیداند
بهزعم مدیران فناوری، صرفنظر از برنامهی چندسالهی آلتمن برای ساخت کارخانههای نیمههادی و دیتاسنترهای عظیم و جدید، حتی اجرای بخش کوچکی از ایدههای او نیز چنان ریسک بالایی دارد که که حتی بحث درمورد آن هم از لحاظ تجاری منطقی بهنظر نمیرسد.
در طول جلسهی تابستانی سهامداران TSMC رئیس جدید منتخب این شرکت، دکتر سی. سی. وی اظهارات مدیرعامل OpenAI را مناقشهبرانگیز خواند و گفت:
سم آلتمن بیش از حد تهاجمی است، آنقدر تهاجمی که نمیتوانم باور کنم.
آلتمن پس از تایوان به کرهی جنوبی رفت تا ایدههای خود را با شرکتهای سامسونگ و SK Hynix در میان بگذارد، ولی مذاکراتش به دلیل نگرانیهای امنیتی کاخ سفید ناتمام ماند. رابطهی آلتمن با امارات هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، اما مشخصاً او درخصوص پول و منابع سختافزاری مورد نیاز برنامههایش نگاه ویژهای به این کشور دوخته است.
هوش مصنوعی بدون یک برنامهی فوقالعاده کاربردی، سیاهچالهی سرمایه است
آلتمن در برنامههای خود مشخص نمیکند تکلیف سرمایهگذاران چیست، هر شرکت چه نقشی خواهد داشت و بازگشت سرمایه چگونه خواهد بود.
بااینحال، شرکتهایی مانند MGX متخصص سرمایهگذاری فناوری امارات، بهعلاوهی برخی غولهای فناوری نظیر مایکروسافت و انویدیا، هنوز درحال مذاکره با OpenAI هستند، گرچه طبق آخرین گزارشها اپل قصد شرکت در دور جدید سرمایهگذاری این شرکت را ندارد.
بیزینس مدل فعلی OpenAI واقعاً قابلتأمل نیست و انگار به وعدهی «فردا روز بهتری خواهد بود» متکی میماند. درحالیکه درآمد سالانه این شرکت حدود ۳ میلیارد دلار و مخارج آن بالغ بر ۷ میلیارد دلار برآورد میشود.
طرح بزرگ آلتمن از این باور همیشگی او نشأت میگیرد که در عصر فعلی، هوش مصنوعی نقش الکتریسیته را خواهد داشت: «هرچه هوش مصنوعی گستردهتر و در دسترستر شود، مردم هم راههای جدیدی برای استفاده از آن پیدا میکنند.»
اما واقعیت این است که تا به امروز هنوز شرکتهای فناوری نتوانستهاند یک اپلیکیشن قاتل برای هوش مصنوعی توسعه دهند. اغلب ما از تأخیرها و مشکلات کوپایلت خبر داریم. اپل هم که خانوادهی آیفون ۱۶ را با هیاهوی زیادی برای اپل اینتلیجنس معرفی کرد، هنوز این قابلیتهای هوش مصنوعی را به محصولاتش نیاورده است.
همهی این شواهد ما را به این باور میرساند که هوش مصنوعی، دستکم فعلاً به منبع درآمدزایی برخی شرکتها تبدیل شده، بدون اینکه ارزشآفرینی زیادی در زندگی روزمرهی مردم داشته باشد.
اما آلتمن بهسادگی عقبنشینی نمیکند. ماه سپتامبر گذشته، او در جلسهای با کاخ سفید سعی کرد مقامات را متقاعد کند که ساخت دیتاسنترهای عظیم با هزینهی صد میلیارد دلار در آمریکا میتواند به رشد اقتصادی و اشتغالزایی کمک کند. او حتی بحث چین را وسط کشید و از ضرورت سرمایهگذاری برای حفظ برتری تکنولوژیک آمریکا صحبت کرد.
دقیقاً همزمان با این اقدامات، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا افشا کرد که گروهی از کارشناسان شکایتی را در این سازمان ثبت کردهاند مبنی بر اینکه OpenAI بهطور غیرقانونی کارمندانش را از افشای خطرات فناوری خود منع میکند.
از ایلان ماسک تا داریو آمودی؛ پراکندگی مخالفان آلتمن در جبهههای مختلف
ایلان ماسک زمانی از دوستان آلتمن بود و نامش در فهرست همبنیانگذاران OpenAI میدرخشید، اما سال ۲۰۱۸ هنگامیکه از این شرکت جدا شد، به لطف شرکتهای متعدد و فعالیتهای پرجنبوجوش همهجانبهاش، کسی را شگفتزده نکرد.
او بارها دلیل جدایی خود را پایبند نبودن این شرکت به مسیر اولیه و آرمانهای والای بشردوستانه عنوان کرده و OpenAI را به تمرکز بر تجاریسازی و درآمدزایی متهم میکند. اما خود او با راهاندازی مدل هوش مصنوعی گراک، نشان داد که نمیخواهد فرصت طلایی این بازار را از دست بدهد.
در سمت دیگر، داریو آمودی را داریم که بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد انقلاب هوش مصنوعی شناخته میشود. داریو و خواهرش دنیلا که از همکاران اولیه و باسابقهی اوپنایآی بودند، پس از جریان سرمایهگذاری مایکروسافت در این شرکت بههمراه گروه دیگری از متخصصان این شرکت، راه خود را از آلتمن و همراهانش جدا کردند و استارتاپ آنتروپیک را کلید زدند.
این گروه نیز دلیل جدایی خود را مخالفت با «تجاریسازی سریع مدلهای هوش مصنوعی و درنظرنگرفتن امنیت آنها» عنوان میکنند؛ یعنی همان چیزی که دلیل اصلی شهرت امروزی سم آلتمن محسوب میشود.
برخلاف ایلان ماسک که هیچ فرصتی را برای کنایهزدن به آلتمن از دست نمیدهد، آمودی عملاً به یکی از مهمترین رقبای او تبدیل شده و با معرفی مدلهای هوش مصنوعی کلود، هواداران خاص خود را یافته است. بااینحال آنتروپیک هم برای بقا با چالش جذب سرمایه دستوپنجه نرم میکند، گرچه بهمنظور پیشبرد اهداف خود، مانند آلتمن به فلسفهی «هدف وسیله را توجیه میکند»، متوسل نمیشود.
سم آلتمن را میتوانیم پیشبینیناپذیرترین چهرهی فعلی دنیای فناوری بدانیم. او روزهای پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته و هنوز دست بالا را بین شرکتهای مشهور هوش مصنوعی جهان دارد، اما هیچکس نمیداند او سرانجام به چه جایگاهی رضایت میدهد و برای اجرای برنامههایش تا کجا پیش میرود.
آلتمن تخت قدرت امروزش را به بهای کنارهگیری بیشتر بنیانگذاران و شماری از محققان برتر OpenAI به دست آورده است. آیا جهان شاهد ظهور امپراتوری متوقفنشدنی دیگری خواهد بود؟
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
-
پویش پورمحمد
منبع : https://www.zoomit.ir